جدول جو
جدول جو

معنی بی مادر - جستجوی لغت در جدول جو

بی مادر
(دَ)
مرکّب از: بی + مادر، که مادر از دست داده باشد. که مادر ندارد. که مادر او مرده باشد. در تداول فارسی زبانان یتیم: یتم، یتم، بی مادر شدن چهارپای. (تاج المصادر)، کلاله، بی مادر و فرزند شدن. (تاج المصادر) :
دگر کودکانی که بی مادرند
زنانی که بی شوی و بی چادرند.
فردوسی.
رجوع به مادر و بی پدر و مادر شود، عالم بقا. ابدیت:
چنان چون بجستی ز یزدان تو جای
به بی مرگ برخیز و آنجا گرای.
فردوسی.
رجوع به مرگ شود، کنایه از شی ٔ بادوام و محکم.
- امثال:
ظرف مس کاشان و قالی ایرانی بی مرگ است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی مایه
تصویر بی مایه
فرومایه، بی مقدار، بی بنیاد، بی اصل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی شمار
تصویر بی شمار
بسیار، بی اندازه، بی حساب، بی مر
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
مرکّب از: بی + مدار، که مدار و نظم نداشته باشد:
ای مادر فرزندخوار
ای بی قرار ای بی مدار.
ناصرخسرو.
و رجوع به مدار شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بی یاور
تصویر بی یاور
بی مددکار، بی کمک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی گدار
تصویر بی گدار
بی معبر، احتیاط نکردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی مایه
تصویر بی مایه
بی اصل و بی بنیاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
غير مادّيٍّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بی صادق
تصویر بی صادق
Insincere
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی شمار
تصویر بی شمار
Numberless, Innumerable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی باور
تصویر بی باور
Unbelieving
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
Dematerialization
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
dématérialisation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بی مادر، یتیم
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
kutokuwa na mwili
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بی باور
تصویر بی باور
неверующий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
غیر مادی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
অবসত্ত্ব
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
비물질화
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
maddesizlik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
非物質化
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
דמטריאליזציה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
निराकारता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
dematerialisasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
การไร้สาระ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
dematerialisatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
desmaterialización
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
dematerializzazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
desmaterialização
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
去物质化
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
dematerializacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
дематеріалізація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
Dematerialisierung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی مادی
تصویر بی مادی
дематериализация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی صادق
تصویر بی صادق
неискренний
دیکشنری فارسی به روسی